1- آمنه بنت وهب مادر پیامبر اکرم (ص )
نام پدرش وهب بن عبد مناف از طایفه زهره بود که شاخه ای از قبیله قریش به شمار می رفت و مادرش بره نام داشت. آمنه را عمش وهیب بن عبد مناف تربیت کرد، و به نکاح عبدالله بن عبدالمطلب درآورد. اما عبدالله اندکی پیش از تولد محمد صلی الله علیه و آله و سلم یا دو ماه پس از آن در یک سفر تجارتی که با کاروان قریش از شام باز می گشت، در مدینه درگذشت. و او را همان جا به خاک سپردند. آمنه کودکش را که تنها سه روز شیر داد. پس از آن ثوبیه، کنیز ابولهب مدت چهار ماه عهده دار شیر دادن فرزند او بود که حلیمه سعدیه کودک را گرفته با خود به بادیه برد و دو سال او را سرپرستی نمود و پس از آن مدت، نزد آمنه آورد ولی بر اثر بروز بیماری وبا در مکه ناگزیر دوباره محمد صلی الله علیه وآله و سلم را به بادیه برگرداند. سرانجام حلیمه فرزند را به نزد مادر آورد. آمنه در این مدت در خانه عبدالمطلب زندگی می کرد. وی در شش سالگی محمد صلی الله علیه و آله و سلم او را به مدینه برای دیدن خویشاوندان پدری برد، اما در بازگشت از مدینه در محلی به نام ابواء درگذشت و درهمان جا به خاک سپرده شد.
2- خدیجه دختر خویلد بن اسد بن عبدالغزی (مادر حضرت فاطمه علیها السلام)
خدیجه پیش از ظهور اسلام از زنان برجسته قریش به شمار می رفته است، وی را طاهره و سیده زنان قریش می خواندند. او در سال 68 قبل از هجرت به دنیا آمد. پیش از آنکه به عقد رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم درآید نخست زن ابوهاله هند بن نباش بن زراره و پس از آن زن عتیق بن عائذ از بنی محزوم شد. وی از ابوهاله صاحب دو پسر و از عتیق صاحب دختری گردید. اینان برادران و خواهر مادری فاطمه علیها السلام اند. پس از این دو ازدواج، با آن که زنی زیبا و مالدار بود و خواهان فراوان داشت، شوی نپذیرفت و با مالی که داشت به تجارت پرداخت. ابوطالب از برادرزاده خود خواست تا او نیز مانند دیگر خویشاوندانش عامل خدیجه شود و برای تجارت به شما برود. پس از این سفر تجارتی بود که خدیجه به زناشویی به محمد صلی الله علیه و آله و سلم مایل شد. خدیجه به هنگام ازدواج با محمد صلی الله علیه و آله و سلم 40 سال داشت، در حالی که حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم 25 سال بیش نداشت.
جز ابراهیم که از کنیزکی آزاد شده به نام ماریه قبطیه متولد شد، دیگر فرزندان محمد صلی الله علیه و آله و سلم یعنی زینب رقیه و ام کلثوم و فاطمه علیه السلام قاسم و عبدالله همگی از خدیجه اند. قاسم در دو سالگی پیش از بعثت و عبدالله در مکه پیش از هجرت وفات یافتند. اما دختران به مدینه هجرت کردند و همگی پیش از فاطمه علیها السلام زندگانی را بدرود گفتند و خدیجه نخستین زنی است که به پیغمبر ایمان آورد.
هنگامی که پیغمبر دعوت خود را آشکار ساخت و ثروتمندان مکه مخالفت ورزیدند و به آزار پیروان او و خود وی برخاستند، ابوطالب و خدیجه از آن حضرت سخت محافظت می کردند، اما خدیجه برای او پشتیبانی بود که درون خانه با او آرامش و دلگرمی می بخشید. و حضرت نیز پیوسته یاد او را گرامی می داشت. خدیجه بانویی صبور و با شخصیت و مؤمن بود و همه مصیبت ها را در راه خدا و رسولش تحمل می کرد. از مناقب دیگر خدیجه علیها السلام قبول ولایت علی علیه السلام و فرزندانش است، با اینکه در آن زمان مکلف به قبول نبود.
او در سخت ترین شرایط دوران رسالت پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله و سلم لحظه ای از حمایت و پشتیبانی حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم کوتاهی نکرد و سرانجام در شعب ابوطالب هنگامی که همه مسلمانان در محاصره اقتصادی بودند، خدیجه به دیدار حق شتافت و پیامبر یکی از حامیان دلسوز خود را از دست داد.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هرگاه یاد خدیجه علیها السلام می افتاد، اشک از دیدگانش جاری می شد و می فرمود: «کجا همانند خدیجه زنی یافت می شود؟ در آن هنگام که مردم مرا تکذیب می کردند او مرا تصدیق نمود، در راه پیش رفت و ترویج دین خدا مرا یاری کرد و دارایی خود را در اختیار من گذاشت، بانویی که خدای عزوجل مرا مأمور کرد تا او را مژده دهم که خانه از زمرد در بهشت به او عطا خواهد کرد». سرانجام حضرت خدیجه علیها السلام پس از تحمل فشارهای دشمنان اسلام در شعب ابوطالب درگذشت و پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله و سلم و دیگر مسلمانان در همان جا او را به خاک سپردند.
3- فاطمه بنت اسد (مادر امام ع)
فاطمه دختر اسد بن هاشم بن عبدمناف قریشی هاشمی و همسرش ابوطالب (عبدمناف) بود. ابوطالب عموی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و فرزندش علی علیه السلام است. فاطمه بنت اسد در مدینه به سال چهارم هجری درگذشت و در بقیع مدفون شد. ابن اثیر و طبرانی و کلینی ضمن نقل خبری درباره مراسم تدفین وی چنین روایت کرده اند: «بعد از غسل فاطمه علیها السلام رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم پیراهن زیرین خویش را داد تا کفن کنند سپس جنازه او را به دوش کشید تا به قبر رسید و در قبر فاطمه علیها السلام دراز کشید و پس از آن جنازه را در قبر گذاشت و فرمود: «لااله الا الله، بار خدایا او را نزد تو امانت گذاشتم». فاطمه بنت اسد فضایل و صفت های بی شماری داشت، ایشان در حق پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مادری کرد و آن حضرت را به فرزندان خویش برتری داد و مقدم داشت آنگاه که خدیجه از دنیا رفت و فاطمه زهرا خردسال بود. فاطمه برای او مادری کرد. وی نخستین زنی است که پس از حضرت خدیجه مسلمان شد و اولین زنی است که با پای پیاده هجرت کرد و در مدینه بر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم وارد شد. تنها زنی است که دیوار کعبه برایش شکافته شد و در خانه خدا وضع حمل کرد. فاطمه بنت اسد اولین زن هاشمی است که فرزند هاشمی زاد.
4- شهربانو مادر امام زین العابدین علیه السلام
این بانو، دختر یزدگرد پادشاه ایران بود که به گفته شیخ مفید در کتاب ارشاد پس از شکست ایران در جنگ با مسلمانان همراه با خواهرش به اسارت قوای اسلام درآمد و حریث بن جابر او را به خدمت حضرت علی علیه السلام آورد و علی ابن ابی طالب علیه السلام شهربانو را به عقد امام حسین علیه السلام درآورد که از این پیوند مبارک حضرت سجاد علیه السلام زاده شد و دیگری را به محمد بن ابی بکر بخشید که قاسم ثمره آن وصلت است. به گفته مورخان این بانوی مکرمه به هنگام ولادت امام زین العابدین دنیا را وداع گفت.
شهربانو را شاه زنان و سلافه و خوله و غزاله نیز می خواندند.
5- فاطمه بنت الحسن مادر امام محمد باقر علیه السلام
وی دختر امام حسن مجتبی علیه السلام است، در باب مقام و منزلت وی، امام صادق علیه السلام می فرماید: «در میان فرزندان امام حسن زنی با عصمت و علم و فضل و شرف و حیا و عفت بهتر از او نبود».
کُنیه این بانوی مکرمه ام عبدالله و همسر امام زین العابدین علیه السلام و مادر امام محمد باقر علیه السلام است. وی از امام سجاد علیه السلام، امام محمدباقر علیه السلام و سه پسر به نام های حسن و حسین و عبدالله به دنیا آورد. در پاره ای مقاتل ذکر کرده اند که این بانوی با فضیلت با همسرش امام زین العابدین علیه السلام و فرزند خردسالش امام محمدباقر علیه السلام در کربلا اسیر شد و در جمیع مصایب با اهل بیت شریک و سهیم بود.
6- ام فروه مادر امام جعفر صادق علیه السلام
وی دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر و همسر امام محمد باقر علیه السلام بوده است. ام فروه نامش فاطمه و بسیار جلیل القدر بود که به سبب آن از امام صادق علیه السلام به ابن المکرمه تعبیر می کردند. امام صادق علیه السلام از مادرش ام فروه نقل می کند که گفت: «پدرت به من فرمود: به درستی که روزانه هزار بار خدا را می خوانم و از او طلب مغفرت می کنم برای گناهکاران از شیعیان آل پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم در هر روز و شب به جهت اینکه آنچه از بلایا بر ما وارد می شود صبر می کنیم به درستی که بر ثواب آن عالم هستیم و آنان صبر می کنند در حالی که آگاه نیستند».
ام فروه از زنان برجسته شیعه و عابد و زاهد و محدث بوده است.
7- حمیده مادر امام کاظم علیه السلام
حمیده البربریه المصفاه، دختر صاعد بربری اندلسی ملقب به لؤلؤ و مکنی به ام محمد است. وی مادر موسی بن جعفر، اسحق و محمد و فرزندان امام صادق علیه السلام است. امام صادق علیه السلام درباره اش فرمود: «حمیده مانند شمش طلا از پلیدی ها پاک است. به سبب کرامتی که خدا نسبت به من و حجت پس از من داد، ملائکه همواره او را نگهداری کردند تا به من رسید».
حمیده از خاندان بزرگ غیر عرب بود. ابوعبدالله صادق علیه السلام به بانوان می گفت که در احکام به او رجوع کنند. امام صادق علیه السلام حقوق اهل مدینه را به دست مادر خود و بانوی حرم خویش حمیده المصفاه انجام می داد. می گویند او کنیزی بود که به دستور امام محمد باقر علیه السلام توسط خادم آن حضرت خریداری و به عقد امام صادق علیه السلام درآمد.
8- نجمه مادر امام رضا علیه السلام
سکن النوبیّه، ام ولد موسی الکاظم علیه السلام و والده امام رضا علیه السلام بوده است و کُنیه اش ام البنین است. آنگاه که امام رضا علیه السلام را به دنیا آورد، طاهره نام گرفت. صاحب کشف الغمه می نویسد: «نام مادر امام رضا علیه السلام خیزران، و شقراء النوبیه و نیز وی را ام البنین نیز گفته اند».
وی از اشراف عجم بود، اما در ملک عرب زاده شد و در میان فرزندان آنها رشد و تربیت یافت. مادر امام موسی بن جعفر او را خریداری و او را به فرزندش امام موسی کاظم علیه السلام بخشید. و به آن حضرت گفت: «کنیزی برتر از این ندیده ام و شکی نیست که خداوند متعال به زودی نسل وی را آشکار خواهد ساخت».
9- خیزران مادر امام جواد علیه السلام
خیزران مادر امام جواد علیه السلام از خانواده ماریه قبطیه اهل نوبه است. و کنیه اش ام الحسن است. او را سبکیه نوبیه، مریسیه، ریحانه و درّه نیز نامیده اند. اهل نوبه مسیحی بودند پس از اینکه از مسلمانان شکست خوردند سبکیه در زمره اسرا بود و او را به بردگی فروختند.
خیزران از برترین و فاضل ترین و پرهیزگارترین زنان عصر خویش است. وی همسر امام رضا علیه السلام و مادر امام جواد علیه السلام است. این موقعیت نشان دهنده منزلت و ارزش او در درگاه الهی است. زیرا، چنین مرتبه ای نصیب هر کسی نمی شود. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم درباره او و فرزندش فرمود: «پدرم فدای پسر بهترین کنیزان، که اهل نوبه و پاکیزه و مطهر است». مولی قهپایی خیزران را در زمره راویان حدیث معرفی می کند.
10- سمانه مادر امام هادی علیه السلام
سمانه مغربی، مادر امام هادی علیه السلام و کُنیه اش ام الفضل است. امام جواد علیه السلام صفاتی از او را به نزدیکان خود گفتند و وی را از برده فروشی خریدند، سمانه از بزرگزادگان سرزمین خویش بود، اسارات او را نحیف و نزار کرده بود.
سمانه در زهد و تقوی زبانزد خاص و عام بود. وی بیشتر ایام روزه بود و بی سبب نبود که این شرف و فضیلت را یافت که همسر امام جواد علیه السلام و مادر امام هادی علیه السلام شود. اما درباره اش فرمود: «برده ای که به حق امامت من معرفت داشته باشد، یعنی مقام و شأن امامت را درک کرده است و اهل بهشت است. شیطان نزدیکش نمی شود و مکر و حیله جبار سرکش به سمانه نمی رسد، خداوند به او نظر دارد و غفلت در او راهی ندارد و او را با مادران صدیق و صالح تفاوتی نیست».
11- سوسن مادر امام عسکری علیه السلام
سوسن مادر امام حسن عسکری علیه السلام است. شیح صدوق به نقل از جابر درباره خبر لوح فاطمه علیه السلام می گوید: «در آن لوح نام ائمه و مادرانشان ذکر شده. و نام مادر امام حسن عسکری، سمانه با کُنیه ام الحسن قید شده است».
مادر امام حسن عسکری علیه السلام بانویی باتقوا و عفیف و صالح بود. امام هادی علیه السلام درباره وی می فرماید: «سوسن از بدی ها و پلیدی ها و زشتی ها و ناپاکی ها و آلودگی ها پاک است». احمد بن ابراهیم می گوید: «از حکیمه خاتون پرسیدم امروز که امام حسن عسکری علیه السلام از دنیا رفته، شیعه به چه کسی روی آورد؟ فرمود: به سوسن مادر امام».
این بانوی گرامی و عابد و متقی واسطه میان امام و امامت، و وصی امام بود و چنین مقام والایی به ائمه اختصاص دارد و به سبب موقعیت زمان و صِغَرِ سن و غیبت صُغری حضرت امام زمان علیه السلام، شامل حال وی شد. شیخ ذبیح الله محلاتی می نویسد:«سوسن در ولایت خود پادشاه زاهد بود». مولی قهپایی او را با نام حدیثه در زمره زنان راوی نام برده است.
12- نرجس خاتون مادر امام زمان (عج)
نرجس خاتون مادر مکرّمه امام زمان حضرت مهدی علیه السلام و همسر گرامی امام حسن عسکری علیه السلام و نامش ملیکه دختر یشوعای، فرزند قیصر پادشاه روم و مادرش از فرزندان حواریون منسوب به شمعون وصی حضرت مسیح علیه السلام است.
گویند وی خواب دید که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و امام علی علیه السلام با عده ای از فرزندانش از وی نزد حضرت عیسی علیه السلام و شمعون خواستگاری کردند، که پس از موافقت شمعون، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم خطبه ای انشا فرمود و با حضرت مسیح علیه السلام وی را به نام امام حسن عسکری علیه السلام عقد بستند. در خوابی که حضرت فاطمه علیه السلام را دید به اسلام ایمان آورد. نرجس خاتون این خواب را از همگان مخفی داشت ولی آتش محبت به امام علیه السلام او را رنجور نمود تا به اصرار او، قیصر اسیران مسلمان را آزاد کند.
وی همه شب امام علیه السلام را در خواب می دید تا شبی به توصیه حضرت، در عقب لشکریان جدّش (قیصر) که به جنگ مسلمانان بسیج شده بودند حرکت می کند و خود را به هیبت کنیزان در می آورد. چون قیصر شکست می خورد و عده ای اسیر می شوند، او نیز در میان اسیران بود. زمانی که اسیران زن را به معرض فروش می گذارند، او را فرستاده امام هادی علیه السلام، به نام بشربن سلیمان خریداری می کند و به خدمت حضرت هادی علیه السلام درمی آورد. امام علیه السلام او را به حکیمه خاتون، خواهرش می سپارد تا به او احکام بیاموزد و واجبات را فراگیرد. پس از چندی او به عقد امام حسن عسکری علیه السلام درمی آید.
نرجس خاتون بسیار با عفت و پرهیزگار بود. برای او این مقام و مرتبه کافی است که مادر امام زمان علیه السلام، آخرین حجت خدا و برپادارنده قسط و عدل است.
درباره ولادت امام مهدی علیه السلام، روایت است، چون نرجس خاتون به امام مهدی علیه السلام باردار شد، از آن جا که خلیفه عباسی جاسوسانی در بیت امام عسکری علیه السلام گمارده بود تا از زمان ولادت فرزند آن حضرت آگاه و در صدد نابودی او برآید، «زیرا شنیده بود که فرزند امام عسکری علیه السلام دشمن ظالمان بوده و آنان را نابود خواهد کرد». از این رو به امر خداوند هیچ آثاری از بارداری بر نرجس خاتون مشخص نگردید، تا شب نیمه شعبان 255 ه.ق که حکیمه خاتون با سفارش امام عسکری علیه السلام پرستاری آن بانو را به عهده می گیرد تا امام زمان علیه السلام متولد گردد.
منبع: عیسی فر، احمد؛ (1384)، زنان نامدار شیعه، تهران: رایحه عترت، (1387).
منبع سايتhttp://mzb.ir
قيام جهاني امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف، شرق و غرب عالم را فرا خواهد گرفت و شعار آن يكتاپرستي و گسترش عدالت در سراسر گيتي است. حركتي با اين عظمت و گستردگي بدون زمينه سازي و آمادگي قبل از قيام امكان پذير نيست. اين زمينه سازي از دو جهت ميتواند باشد.
1. پذيرش عموميبايد انسانها به اين نتيجه برسند كه خود نميتوانند قانون كاملي براي اداره جهان و سعادت بشر وضع كنند و قوانين آنان باعث نابساماني در وضعيت دنيا شده است و هر روز بيشتر به بي كفايتي خود پي برند. ميخواهند حقوق بشر را رعايت كنند ولي به نام حقوق بشر، خون هزاران انسان بي گناه را ميريزند. با شعار مبارزه با تروريسم، ترور و خشونت را پرورش ميدهند. براي امنيت گيتي سلاحهايي ميسازند كه ميتوان با آنها صدها بار زمين را زير و رو كرد و به اسم آزادي، آدميان را اسير و برده خود ميكنند. وقتي اكثر انسانها از وضع موجود خسته و نااميد شوند و به دنبال نجات دهندهاي باشند، با ديدن الگوي مناسب، به آن گرايش پيدا ميكنند. نشان دادن اين الگو وظيفة پيروان امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف است تا دوباره جهانيان را با انسانيت و معنويت و رفاه و آزادي واقعي آشنا ساخته و انسان نااميد و غرق در بيداد و ستم را اميد بخشيده و زمينه را براي پذيرش و آمدن مصلح جهاني در گستره جهاني آماده كنند. در احاديث اسلامي از گروهي ياد شده است كه از مشرق قيام ميكنند و زمينه حكومت امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف را فراهم ميكنند.
رسول خدا صل الله عليه آله و سلم فرمود؛ مردمي از مشرق قيام ميكنند و زمينه را براي آمدن مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف آماده ميكنند.[1]
همچنين امام صادق عليه السلام در روايتي ميفرمايد:
گويا ميبينم مردمي را كه در مشرق قيام ميكنند و حق خود را ميخواهند ولي به آنان داده نميشود، باز درخواست ميكنند، وقتي وضع را اين گونه ميبينند سلاحهايشان را بر ميدارند، در اين هنگام آنچه ميخواستند به آنها ميدهند ولي آنان نميپذيرند تا آنكه قيام ميكنند و حكومت را به كسي جز صاحب شما تحويل نميدهند، كشتههاي آنها شهيدند. آگاه باشيد اگر من آن زمان را درك ميكردم، وجودم را براي صاحب اين امر نگه ميداشتم.[2]
2. پرورش ياوران امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف
ظهور و قيام ولي عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف يكباره و ناگهاني اتفاق ميافتد[3] و در آن زمان، فرصتي براي پرورش و آماده كردن سربازانِ قيام جهاني باقي نميماند پس بايد قبل از ظهور، اين ياران از هر جهت آماده شوند تا در عصر ظهور يار و ياور آن نجات دهنده و عدل گستر باشند. در روايات ما به سيصد و سيزده نفر ياوران خاص امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف به تعداد اصحاب بدر، اشاره شده است كه هنگام ظهور، همزمان در مكه جمع ميشوند.[4] اينها فرماندهان لشكر امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف هستند ولي كساني كه در آن زمان به ياري او ميشتابند، بسيارند. و تمامي اينها بايد در دوران قبل از ظهور تربيت يافته باشند كه در احاديث به آنها اشاره شده است.
باشد كه ما با تلاشي بيشتر زمينة ظهور و آمدن مولا و آقايمان را كه موعود تمامي انسانها و اديان الاهي است، بوسيله پذيرش عمومي و پرورش ياورانش آماده كنيم.
--------------------------------------------------------------------------------
[1]- سنن ابن ماجه، باب خروج المهدي، حد4088، «يخرج ناس من المشرق فيوطئون للمهدي سلطانه».
[2]- الغيبة نعماني، باب14، حديث50؛ بحارالانوار، ج52، ص243.
[3]- امام صادق (ع) فرمود: خداي عزوجل امر او را در يك شب اصلاح ميكند، كمال الدين، ج2، باب44، حديث5.
[4]- الغيبة، طوسي، ص477، حديث503؛ مستدرك حاكم، ج4، ص544.
پدیدآورنده: سيد حسن زماني
یکی از مسائل مهّم مربوط به واقعه ی کربلا، انگیزه ی پیدایش این نهضت است. سؤال از اینکه، اصولاً حضرت حسینبن علی (ع) برای چه قیام کرد؟ دو جبهه و دو جناحی که در دو سوی میدان کربلا صف کشیده بودند، دارای چه افکاری بودند؟ چه زمینههای اجتماعی و فکری و سیاسی، محرّکِ این دو جبهه ی رو در رو بود؟ محققین تیز بین تاریخ کربلا، با یک بحث تاریخی و دقیق سعی میکنند ریشههای این قیام را پیدا کرده و آنها تحلیل کنند. آنان ریشههای عمیق انحراف را، حتّی در زمان خود پیامبر (ص) ، در میان بعضی ها تشخیص میدهند. ماجرا را از غدیر پیگیری و دوران خلافت را تجزیه و تحلیل میکنند. وقایع دوران خلیفه سوّم و به قدرت رسیدن بنیامیه و معاویه را، در شام و مسئله انحراف حکومت اسلامی ـ انحراف سیاسی حکومت اسلامی ـ را طرح میکنند و در خطر قرار گرفتن کلیّت اسلام را توضیح میدهند. در واقعه خونین کربلا عناصر متعددی برای کنکاش وجود دارد که با تحلیل آنها حقیقت این حرکت عظیم روشن می شود. در یک نگاه همه ی جانبه وقایع کربلا صرفا مصیبت، تشنگی، سربریدن، درماندگی، بی پناهی و آوارگی نیست. البّته اینها هم هست. چون این گرفتاری ها و مصیبت ها قطعا، در صحرای کربلا بوده است. عظمت قهرمانان کربلا در این است که، با چنین مشکلاتی مواجه بودهاند. و لیکن آن روی این سکّه، شجاعت و شهامت، ایستادگی، دلاوری، قهرمانی و خلاصه حماسی بودن داستان کربلاست. در بررسی واقع بینانه، حضور و نقش زن در واقعه کربلا، نشانه ی بینش اسلام نسبت به زن است. در این تصویر زینب کبری (ع) بانویی است، در عین حال که همه حدود و ثغور مربوط به حرمت زنانگی خود را حفظ میکند، در صحنه ی کربلا، در آن خیزابه خونین، حضور تام دارد. این تجزیه و تحلیل را میشود باز هم ادامه داد. میشود به جنبههای بیشتری از این واقعه اشاره کرد. در این نمایه سی و دو مقاله پیرامونتحلیل واقعه ی عاشوراارائه گردیده است علاوه بر آن 3 نمایه ی فرعی با 115 مقاله در اختیار کاربر قرار دارد. |
نمايه هاي فرعي :
مطالب اين نمايه :
- ( مجلات ) پیشینه عاشورا (1)
- ( مجلات ) پیشینه عاشورا (2)
- ( مجلات ) عاشورا در آیینه کلام معصومان
- ( مقالات ) تحریفات عاشورا در مکتب تاریخنگاری شام
- ( مجلات ) تحریفها و انحرافها در تاریخنگاری عاشورا
- ( مقالات ) بازخوانیِ چند حدیث مشهور درباره عاشورا
- ( مجلات ) حماسه حسینی و مسالهی تحریفات
- ( مقالات ) نقد تاریخی گزارش ابن خلدون از سانحة عاشورا
- ( مقالات ) تبیینشناسی تحلیلهای عاشورا
- ( مجلات ) تحلیل معرفتشناختی مبانی کلامی پژوهش در نهضت عاشورا
- ( مقالات ) برداشت دنیاگرایانه از قیام عاشورا
- ( مقالات ) دو تصویر از یک واقعه
- ( مجلات ) عوامل تحریف در تاریخ عاشورا
- ( مجلات ) فرهنگ عاشورا، آسیبها و تحریفها
- ( مقالات ) فرهنگ عاشورا، آسیبها و تحریفها
- ( مقالات ) پژوهشی درباره تاریخ شمسی عاشورا
- ( مجلات ) عاشورا در فقه
- ( مجلات ) فقه عاشورا
- ( مقالات ) بعد سیاسی و احیای عاشورا از منظر فقه
- ( پرسش و پاسخ ) چرا شیعیان روزه روز عاشورا را مکروه ولی اهل تسنن مستحب می دانند؟
- ( مقالات ) آسیبشناسی فرهنگ سیاسی عاشورا
- ( مقالات ) ویژهنامه اندیشه سیاسی عاشورا
- ( پرسش و پاسخ ) چرا برای تصاحب رود فرات در حادثه کربلا به صورت گروهی عمل نشد؟
- ( پرسش و پاسخ ) مبارزه تک به تک در حادثه کربلا
- ( مجلات ) عاشورا و نگاهها
- ( مقالات ) نکاتی درباره نهضت حسینی
- ( مجلات ) عاشورا و رؤیاهای راستین (1)
- ( مجلات ) عاشورا و رؤیاهای راستین(2)
- ( مقالات ) ما و میراث عاشورا
- ( مجلات ) فرهنگ عاشورا را پاس بداریم
- ( مجلات ) يك كلام چهل كلام
- ( مجلات ) جريان شناسى سياسى بنىهاشم پس از قيام عاشورا (قسمت اول)
- ( مجلات ) جريان شناسى سياسى بنىهاشم پس از قيام عاشورا
- ( مجلات ) شبههزدایی از قیام امامحسین
- ( مجلات ) عبدالله بن عباس
- ( مجلات ) نهضت حسيني؛ طرّاحي الهي
- ( مجلات ) عبرتهای عاشور
كربلاباب حوايج گشته است()عالمی گريه کنان بحرعزامی آيد
حزن واشک و دل وديده دراين وادی عشق()مطمئن باش که حاجت بروامی آيد تودعايى کن به اين ملتمسان ازدل سوخته ات خيردوعالم به ادا می آيد.
محرم رابه امام زمان وشماشیعه های وفادارش تسلیت می گویم.
اين روزها چه روزهاي باعظمتي است؛ موسي به طور ميرود،فاطمه(س) به خانه علي(ع)،ابراهيم بااسماعيل به قربانگاه،محمد(ص) با علي(ع) به غدير،مهدي زهرا(عج) به عرفات ،و حسين(ع) با هستيش به كربلا! عجيب بوي اجابت دعا مي آيد.التماس دعا
---((بسم الله الرحمن الرحيم))---
در آبان 1385 باز هم فردی به نام علی رضا از سوی مأموران اداره ی کل اطلاعات قم بازداشت شد.
تا کنون بیش از 55 نفر که به تبعیت این فرد در آمده اند دستگیر شده اند.
«5 نفر دیگر هم در قم به عنوان مدعیان امام زمان در بازداشت به سر می برند.
و این مشکل فقط مخصوص قم نیست...
بنابراین شناخت امام زمان (عج) رمز نجات از گمراهی و فتنه های آخرالزمان است.
وظیفه ی همه ی ما نشر و ترویج مهدویت است به هر طریغ ممکن.
امید که در وظیفه ی خود کوتاهی نکنیم.
((الهّم عجّل فرج مولانا الامام الهادي المهدي القائم بالامرک و جعلنا من خيرٍ انصاره ي و عوانه ي))
---«(بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحيم وَ بِه ذِکرِ الحُجَّةِ بنِ الحَسَنِ العَسکَري)»---
«همانا شیطان ، دشمن آشکار انسان است.»(یوسف5)
«همیشه شیطان ، دشمن آشکاری برای انسان بوده است.»(اسراء53)
«شیطان همیشه خوار کننده ی انسان بوده است.»(فرقان29)
«همانا شیطان ، دشمن شماست ، پس او را دشمن خود بدانید.»(فاطر6)
«مبادا شیطان شما را (از راه خدا)باز بدارد که او دشمن آشکار شماست.»(زخرف62)
او کوچکترین فرصت برای اِعمال دشمنی و وارد کردن ضربه بر انسان را از دست نداده و غنیمت می شمرد.
و به خصوص این که او در مخفیگاهی است که «انسان را می بیند ، ولی انسان او را نمی بیند.»(اعراف27)
اما راه نجات چیست؟چه کنیم تا از شرّ این موجود (ملعون) خبیث خلاص شویم؟
هادی امّت و پدر مهربان خلایق ، امام زمانمان(عجّ)، یکی از بهترین و مؤثّرترین راه های مقابله با شیطان(لعنة الله علیه) را به ما معرّفی نموده اند.ایشان در نامه ای به یکی از شیعیان ، این گونه مرقوم می فرمایند:
«ما أرغم أنف الشّیطان أفضل من الصلاة فصلّها و أرغم أنف الشّیطان»
«هیچ عملی بهتر از نماز ، بینی شیطان(لعنة الله علیه) را به خاک نمی مالد؛ پس نماز بخوان و بینی شیطان را به خاک بمال.»(کمال الدّین ، باب 45، حدیث 50)
البته برای بهره بردن از خاصیّت گرانبهای نماز ، رعایت دو مطلب ضروری است:
سلام خدا بر سفیران الهی صد و بیست و چهار هزار پیغمبر الهی :
الهی قدرت بلاغت 124000 پیغمبرت را برای تبلیغ در راه خودت به ما من هدیه بده.
سلام خدا بر رسول مهربانی حضرت محمد(ص)
الهی مهربانی ،پاکی وامانت داری حضرت محمد(ص)را به ما هدیه بده تادر راه رضایت بندگانت بکار ببندیم.
سلام خدابر امیر مومنان امیر شجاعت وقدرت:
الهی شجاعت ووپاکی وقدرت امیر مومنان را به ما هدیه بده وراهنمایمان باش تادر راه خودت به کارببندیم.
سلام خدابر صاحب کوثر بی بی دو عالم حضرت فاطمه(س)
الهی پاکدامنی حجب وحیا وعفت بی بی دوعالم رابه زنان ودختران ومادران ماعنایت بفرما.
سلام خدا برامام کرامت امام حسن مجتبی(ع):
الهی کرامت و بزرگی و ثروت امام حسن مجتبی (ع) را به ما هدیه بده تادر راه رضایه خودت استفاده کنیم.
سلام خدا بر امام شهامت وشهادت وبلاغت امام حسین(ع):
الهی امربه معروف ونهی ازمنکروشهادت درراه قرب خودت راچنانکه به آن امام هدیه کردی به ماهم هدیه ده.
سلام خدا بر امام افتادگی وسجاد امام زین العابدین(ع):
الهی افتادگی و سجده گذاری زیاد آن امام را به ماهم هدیه بده تا موجبات رحمتت گردیم.
سلام خدا بر امام شکافنده علوم امام محمد باقر(ع):
الهی علم وتسلط بر علم آن امام بزرگوار را به ما هم هدیه بده تادر راه خودت به کار بندیم.
سلام خدابرامام جعفرصادق(ع)امام صداقت وفراگیرنده علوم دینی:
الهی صداقت آن امام وفهم دینی ایشان را به ماهم هدیه بده تا بنده ای بهتر برای خودت باشیم.
سلام خدابرامام صبر واستقامت امام موسی کاظم(ع):
الهی صبرواستقامت آن امام را به ما هم هدیه بده تاراضی به رضای خودت باشیم.
سلام خدابرامام مهربانی وعطوفت امام رضا(ع):
الهی مهر وعطوفت آن امام را به ماهم هدیه بده تا ضامن هم باشیم در هر شرایطی وتوهم ضامن ما باشی.
سلام خدابه امام جودوکرم امام جواد(ع):
الهی جود وکرم آن امام را به ماهم هدیه بده تادر برابر دیگران به بزرگواری رفتار کنیم.
سلام خدا به امام هدایت کننده امام هادی(ع):
الهی نور هدایت آن امام را به ماهم هدیه بده تاماهم هادی وهدایت گر دیگران به سوی خودت باشیم.
سلام خدا به امام تزکیه دهنده نفس امام حسن عسگری(ع):
الهی تزکیه گری نفس آن امام رابه ماهم هدیه بده تانفسمان رادربندکشیم وموجبات رضایتت را فراهم سازیم.
سلام خدابر امام صبر واندیشه امام زمان(عج):
الهی سربازی آن امام بزرگوار وشهادت در رکابش را به ما هم هدیه بده.
خدایا خدایا برای خودت در راه امام حسین(ع) همچون ابالفضل العباس رکاب در رکاب امام زمانمان شهادت نصیبمان بگردان.
ششمین نمایشگاه بین المللی رسانه های دیجیتال
ثبت نام در http://www.saramad.ir،
تاريخ آينده
ما در روزگار حساسى و تعيين كنندهاى از تاريخ خاورميانه و جهان اسلام،بلكه جهان بشريت،سر مىبريم،در اين كتاب كوشيدهايم اين دوره از تاريخ جهان را كه با احتمالات و ظرفيتهاى نسبت به آينده نزديك و روز بسيار مهمّ است،بررسى كنيم، برخورد ما با آن،از زاويهاى است كه تا اندازهاى تازگى و بيشتر جدّيت در آن ديده مىشود،تازگى اين ديدگاه،به دليل اين است كه اينها پيشگوييهاى كسى است كه در قرن شانزدهم(1566-1503)مىزيسته و از چهار قرن پيش آنچه را امروز روى مىدهد،ديده است.
و پيشگوييهاى او در بسيارى از رويدادها درست در آمده است و درستى آنها با بررسى رويدادهاى تاريخى گذشته،كه اتفاق افتاده و او پيشتر از وقوع آنها خبر داده، روشن مىشود(چنانكه توضيح مىدهيم)،اين مرد،مايكل دى نوستر دامس، است،هر چند بيشتر با نام اخيرش نوستر دامس شهرت دارد.او پيشگوييهاى خود را در ده بخش انجام داده و هر يك را به نام يكى از قرنها ناميده،پس از ده قرن تشكيل مىشود.
ولى اين قرنها با قرنهاى معمولى كه صد سال دارند،ارتباطى ندارد،ولى چون هر يك از ده بند تشكيل مىشده هر يك«القرن»ناميده(تنها بخش هفتم آن 42 بند است، و به دليل نامعلوم آن را به صد نرسانده است).اين بخشها را به صورت چهار بيتى و شعر رباعى در آورده است،هر بندى يك رباعى شعرى است كه زبان ويژه،
و يگانهاى دارد كه آميزهاى از لاتين و يونانى و پروانسى(يكى از استانهاى فرانسه)و فرانسوى و ايتاليايى و اسپانيايى است.برخى مىگويند اين زبان فرانسوى باستانى است كه به ريشههاى لاتين و يونانى خود نزديكتر است.
نخستين چاپ اين كتاب(تشكيل شده از قرنها)در زمان زندگى نويسنده يعنى در سال 1555 به بازار آمد ولى همه ده بخش را نداشت و تنها سه بخش(قرن)اوّل و نيمى از بخش چهارم را داشت،بخش اين مجموعه به طور كامل،دو سال پس از مرگ او يعنى در سال 1568،انجام گرفت.من در اين ترجمه بر ترجمههاى انگليسى از كتاب اصلى،و به زبان اصلى كه در سال 1568 چاپ شده،تكيه كردهام.
از كنار رباعياتى كه در صورت شعر تنظيم شده،كتاب قرون برخى از اعلاميهها و شش بنديهاى شعرى پراكنده و دو نامه مهم كه نوستر دامس يكى را براى پسرش (سزار)و ديگر را براى پادشاه فرانسه هنرى(دوّم)فرستاده است.
پيشگوييهاى نوستر دامس،از هنگام صدور تا به امروز براى اروپاييان شناخته شده است،اين كتاب،از زمانهاى دور تاكنون پيوسته در حال چاپ و نشر بوده،خواه در زمانى كه كتاب يك وسيله تشريفاتى بود و تنها ثروتمندان مىتوانستند آن را داشته باشند،و خواه امروز،هر چند خوانندگان عرب،نسبت به شهرت اين نويسنده،در محافل اروپايى،كمتر با او آشنا هستند.
اين پيشگوييها از دير باز براى اهداف سياسى و نظامى كارگرفته شده است،در جنگ جهانى دوم،همسر گوبلز(يكى از ياران بزرگ هيتلر)(*)در سال 1936،كتاب را كشف كرد،و به همسرش نشان داد و نقش ارزنده تبليغاتى آن را يادآور شد.و با هماهنگى وزارت تبليغات هيتلر،كارها را سازمان دادند و يك ستارهشناس سويسى
* وزير تبليغات هيتلر.(مترجم)
به نام«ارنست كرافت»،مأمور شد كه رباعيات و بندهاى سودمند آن را از نظر تبليغاتى جدا كند،تا براى جنگ روانى و زمينهسازى ذهنى در مردم براى اشغال اروپا به كار گرفته شوند.
از ماه مه سال 1940،با هواپيما اعلاميههايى بر روى مردم فرانسه و كشورهاى ديگر ريخته مىشد و در آنها پيشگوييهاى نوستر دامس را براى اهداف خويش به كار مىگرفتند.سازمان اطلاعاتى انگليس نيز در زمان چرچيل بيكار ننشست و در برابر اين پيروزى بزرگ تبليغاتى نازيها،به نوبه خود پيشگوييهاى نوستر دامس را براى يك حمله تبليغاتى متقابل به كار گرفت و اطلاعيههاى آنان نيز با هواپيما بر روى مردم فرانسه و بلژيك ريخته مىشد،هر چند اين عكس العمل آنها دير،و در سال 1943، انجام شد،و دست كم 80/000 پوند كه در آن زمان مبلغ هنگفتى بود،و بريتانيا نيز در آن زمان در فقر و كمبود شديد اقتصادى به سر مىبرد،براى اين منظور صرف شد.
در برابر،كتابى درباره اين پيشگوييها در فرانسه،منتشر شد و برخى از بندها و رباعيات آن را كه درباره شكست هيتلر بود،شرح و تحليل كرده بود گشتاپو(پليس مخفى نازيها)كتاب را مصادره و لوحههاى سربى چاپ كتاب را نيز در سال 1944، ذوب و نابود كرد.
نوستر دامس كيست؟
نوستر دامس(مايكل دى نوستر دامس)در استان[پروانس Provance]در جنوب فرانسه به دنيا آمد.روز تولد او 14 دسامبر 1503،و خودش يك مسيحى كاتوليك بود.مىگويند پدران و نياكانش يهودى بودهاند،ولى اثبات اين ادعا كار آسانى نيست.جدّ پدرى او،كه بازرگان غلاّت بود،با يك دختر مسيحى ازدواج كرد.
پسرش پدر نوستر دامس نيز با يك دختر مسيحى كاتوليك ازدواج كرد.آنان مدعى هستند كه اين مرد،هنگامى كه نخستين پسرش مايكل دى نوستر دامس به نه سالگى
رسيد،مسيحى شد.نوستر دامس چهار برادر ديگر نيز داشت،كه از او بزرگتر بودند، پدر بزرگش به تربيت و تعليم او پرداخت،تا اندازهاى رياضيات و نجوم،و نيز زبانهاى لاتين و يونانى را به او آموخت.هنگامى كه پدر بزرگ،در گذشت،نوستر دامس جوان،به خانه پدرى خود بازگشت و به تحصيل،ادامه داد.
در سال 1522،پدر و مادرش او را به دانشكده[مون پليه Mont pellier] فرستادند تا پزشكى بخواند،در اين هنگام 19 سال داشت،سه سال بعد،ليسانس خود را گرفت و به كار پزشكى پرداخت.در اين هنگام،وباى طاعون به فرانسه به ويژه جنوب آن يورش آورده بود،نوستر دامس پزشك مشهورى شد،زيرا از رويارويى با بيماران وبايى ترسى به خود راه نمىداد،در حالى كه ديگران،از ترس واگير بيمارى از آنان فرار مىكردند،او نسخه ويژهاى براى بيماران وبايى اختراع كرده بود كه او را به توانايى در معالجه آن مشهور ساخت(در سال 1552 كتابى در طبّ نوشت و تعدادى از روشهاى خود را براى معالجه طاعون در آن آورد).در چهار سال بعد،ميان شهرهاى مختلف فرانسه و ايتاليا رفت و آمد مىكرد و كتابهايى درباره جادو و ستاره شناسى،به دست آورد،سپس به دانشكده پزشكى در«مون پليه»بازگشت تا اينكه در سال 1529 دكتراى خود را گرفت،در اين دوره مشهور بود كه او گرايشهاى ويژهاى در درمان بيماران دارد كه بر خلاف روش رايج است،به ويژه كه او حجامت و خونگيرى را به عنوان درمان به كار مىبرد.
پس از گرفتن مدرك دكترا در سال 1529،در شهر[أجين Agen]در فرانسه ماندگار شد،و با دخترى ازدواج كرد و از او دارى يك پسر و يك دختر شد،دوباره موج جديدى از طاعون به منطقه زندگى او هجوم آورد،و دو فرزند و همسرش درگذشتند.و از آنجا كه نتوانست آنها را نجات دهد،اين فاجعهاى براى او و كار او در آنجا بود،گرفتارى او زمانى بيشتر شد كه پدر و مادر همسرش يك شكايت رسمى بر
عليه او به دادگاه بردند،و از او خواستند كه مهريه دخترشان را به آنان بپردازد، مشكلات او به همين جا ختم نشد،بلكه دادگاههاى تفتيش عقايد كه زير نفوذ كليساى كاتوليك آن زمان بودند،با فرمانى از او خواستند كه در شهر[تولو Toulouse]در فرانسه،به اتهام كفر،در برابر آنان حاضر شود،اين تهمت در آن زمان بسيار خطرناك بود،و علّت آن اين بود كه در برابر يكى از كسانى كه مجسّمه مريم باكره را مىساختند؛ايستاده بود،و به او گفته بود:«تو فقط شيطانهايى چند درست مىكنى!»گزارش سخن او را به مقامات كليسا دادند،و آنان دستور دارند،كه او به اين اتهام در دادگاه حاضر شود،او از اين فرمان خوددارى كرده زيرا مىترسيد به محكوميتش بيانجامد،و او را زندانى و سپس اعدام كنند،پس از شهر خود گريخت، و پنهانى به سير و سفر پرداخت و در سال 1544 به شهر[سالون Salon]در فرانسه رسيد.در آنجا با يك بيوه ثروتمند ازدواج كرد و از او صاحب چند فرزند شد،و باز مانده عمر خود را در اين شهر و در خانهاى به سر برد كه تا به امروز وجود دارد.اتاق فوقانى خانه را براى مطالعه و كار نجوم و جادوگرى و سير و سلوك انتخاب كرد.او بعدها اين كتابها را سوزاند؛و داستان آن خواهد آمد.برخى بر اين باورند كه مهمترين الهام بخش او كتابى به نام رازهاى مصر[de Mysteries Agyotorum]بوده است او در اين اتاق از سال 1547 پيشگويهاى خود را آغاز كرد و براى نخستين بار آن را در سال 1555 منتشر ساخت،هنوز اين پيشگوييهاى كامل نشده بود،و شامل سه قرن(فصل)و نيمى از قرن چهارم مىشد.چنانكه پيش از اين گفته شد.آوازه او همه جا پيچيد و به گوش همسر پادشاه فرانسه(كاترين دى مديسى)رسيد،او فرستاد تا او را در دربار آورند و اسبابى نيز براى سفر او تهيه كرد،اين سفر يك ماه طول كشيد(با اينكه بدون اين وسايل بايد دو ماه به طول مىكشيد).وقتى آمد،او و پادشاه به ديدارش شتافتند و پاداش كوچكى نيز به وى دارند.او دو هفته نزد آنها ماند و سپس به شهر سالون بازگشت.ديدار ديگرى نيز از دربار پادشاه فرانسه داشت كه در آن مدّت بيشترى
ماند.كليسا تحقيقات خود را درباره اينكه آيا او جادوگرى مىكند يا نه دنبال مىكرد، و همين سبب شد كه او براى بار دوّم مخفى شود،و در خانه بنشيند و از جامعه كنارهگيرى نمايد.از اين پس او دچار بيمارى مفاصل شد كه به«نقرس»شهرت يافت.او در اين دوره به طالع بينى دوستانى كه به ديدارش مىآمدند،پرداخت،به ويژه اين كار را براى ثروتمندان انجام مىداد.گفتنى است كه علم«نجوم»در اين دوره به اوج خود،رسيده بود.
در سال 1564 همسر پادشاه،كاترين تصميم گرفت كه با خانوادهاش به ديدار رسمى از سراسر كشور فرانسه بپردازد.اين ديدار دو سال طول كشيد و از جمله ايستگاههاى او،يكى هم،خانه نوستر دامس در شهر سالون بود.او در اينجا با پسرانش به ديدار وى شتافت و با هم سر يك سفره غذا خوردند.
در روز 1566/7/2،نوستر دامس درگذشت و جنازه او را بيرون بردند،ولى يكبار ديگر استخوانهاى باقيمانده او را در كليساى[سن لورن St.Laurent]در شهر سالون دفن كردند،و تاكنون نيز قبر او در آنجاست و علامتى بر روى آن نهادهاند.
سلام ودرود خدا به تمام دوستان محمد(ص)رسول الله ولعنت برتمام دشمنانش سلام برعیسی وموسی سلام بر124000هزار پیغمبر خدا ودرود هدایت بر شما
سعی کن پروانه نشی دورشمع دنیا بچرخی بلکه شمع بشی تاپروانه دنیا دورت بچرخد
بسیجیان حافظ سازنده،دانشجویان ودانش پژوهان ومحصلین صاحب آینده :
بیایید مجدانه پایه گذار مصمم ومخلصی باشیم با باور اینکه اگر «عالٍمی»را بسازیم «عالمی»را ساخته ایم چشم وگوش وحتی در حد توان(نه انتضار و توقع بیجا)راهنمای مسئولین دلسوز کشورمان باشیم وبا انتقال کاستی ها،انتقادات وپیشنهادات دل مسئولین دلسوز را شاد وبا آیینه مومن شدن یاورشان باشیم و احیاناّ دل غیر مسئولان رابطه ای را بسوزانیم وبا جدییت در امر به معروف ونهی از منکر حتی به طور ناشناس باتلفن ونامه یا پیامک وخبر رسانی نفوذیها را بر کنار،کم خلوص ها را خالص و شهدای زنده جامانده از یاران را یاری دهیم تا در ظاهر واخلاق وکار کلام کشورمان را گلزار زیبایی ها کنیم و مردم مان را بهشتیان آینده وبا یاری هم زمین را
مامن پاکی ها وریاحین کنیم تا مصلح وآقایمان(عج)را مکان آمدن باشد.
چند هزار متر باغ میوه کمتر از ده هزار تومان؟!؟!؟!
آوای باد انگار آوای خشكساليست بگذارتابگويم تقديرلااباليست وقتی كه قلب انسان مانندسنگ باشد ،د نيابه اين بزرگی يك كوزه سفاليست بايدكه مهربان بود بايدكه عشق ورزيد زيراكه زنده بودن هرلحظه احتماليست
کلام روز:
سازنده ترین کلمه گذشت است...آن راتمرین کن.
سلام برهمه شما
این سایت به امید هدایت جوانان هم نسل خودم به خوبی ها ودانش وتقویت جوانان وهدایتآنها برای خودسازی وآمادگی برای سربازی آقا امام زمان به وجود آمده. الهم عجل لولیک الفرج
یا امام زمان جمعه دیگر گذشت نیامدی چه بهار ها خزان شد و نیامدی
خواهشم این است نگذار رسد آنجا که گویم خزانمم گذشت و نیامدی (الهم عجل لولیک الفرج)