1.چگونه با چيزي که خود در وجودش نيازمند توست ، براي وجود تو دليل آورده شود؟
آيا چيزي هست که آشکارتر از تو باشد تا وسيله آشکار کردن تو باشد؟ کي پنهاني تا
نيازمند دليلي باشي که بر تو دلالت کند؟ و کي دوري تا آثارت وسيله رسيدن به تو
باشند؟ کور باد آن چشمي که تو را مراقب و نگهبان خود نبيند.
دعاي عرفه ، بحار الانوار، ج ,98 ص (226)
2.چه دارد آن کس که تو را ندارد؟ و چه ندارد آن که تو را دارد؟ آن کس که به جاي
تو چيز ديگري را پسندد و به آن راضي شود، مسلما زيان کرده است .
دعاي عرفه ، بحار الانوار، ج ,98 ص (228 )
3 .کساني که رضايت مخلوق را به بهاي غضب خالق بخرند، رستگار نخواهند شد.
مقتل خوارزمي ، ج 1، ص (239 )
4 .هيچ کس روز قيامت در امان نيست ، مگر آن که در دنيا خداترس باشد. .
بحار الانوار، ج ,44 ص (192 )
5 .خداوند متعال فرموده است : "مردان و زنان مؤمن دوست يکديگرند، امر به نيکي و
نهي از بدي مي کنند". خداوند نخست امر به معروف و نهي از منکر را به عنوان يک
فريضه از سوي خودش ذکر کرده است ، زيرا او آگاه است که اگر اين وظيفه اجرا شود،
وظايف ديگر همه ، چه سخت و چه آسان انجام مي گيرد، زيرا امر به معروف و نهي از
منکر دعوت به اسلام مي کند و حقوق ستم ديدگان را بازمي ستاند و با ستمگران به
مخالفت برمي خيزد...
تحف العقول ، ص (237 )
6 . اي مردم ! رسول خدا فرمود: هر کس سلطان زورگويي را ببيند که حرام خدا را حلال
نموده ، پيمان الهي را مي شکند و با سنت و قوانين رسول خدا از در مخالفت درآمده
و در ميان بندگان خدا، راه گناه و معصيت و ستم و دشمني را در پيش مي گيرد، ولي
با عمل يا سخن اظهار مخالفت نکند، بر خداوند است که او را در محل و جايگاه آن
سلطان ظالم قرار دهد.
مقتل خوارزمي ، ج 1، ص (234 )
7 .مردم برده و بنده دنيا هستند، و دين لعابي است که تا وسايل زندگي فراهم است ، به
دور زبان مي گردانند، ولي وقتي دوران آزمايش فرا رسد، دينداران کمياب مي شوند.
بحار الانوار، ج ,78 ص (117 )
8.کسي که بخواهد از راه گناه به مقصدي برسد ، ديرتر به آروزيش مي رسد و زودتر به
آنچه مي ترسد گرفتار مي شود .
بحار الانوار، ج ,78 ص (120 )
9.آيا نمي بينيد که به حق رفتار نمي شود و کسي از باطل نهي نمي کند، پس بخواهد مؤمن
ديدار خدا را ، در حالي که بر حق باشد.
بحار الانوار، ج ,78 ص (116 )
10.به درستي که من مرگ را جز سعادت نمي بينم و زندگي با ستمکاران را جز محنت
نمي دانم .
تحف العقول ، ص (245 )
11.مصيبت و گرفتاري شما از همه مردم بيشتر است ، زيرا مقام و مسند دانشمندان - اگر
بفهميد ( يا بنابر فرض اين که لياقت آن را داشته باشيد ) - از دست شما گرفته
شده است و اين مصيبتها بدان جهت است که رتق و فتق امور و اجراي احکام بايد به
دست دانشمندان خداشناسي باشد که بر حلال و حرام خدا امينند. اما اين مقام و
منزلت از شما گرفته شده ، بدان جهت که شما از حق کناره گيري کرديد و با وجود
دليلهاي آشکار و واضح در سنت پيغمبر اختلاف کرديد. اگر شما در برابر آزار و
اذيت صبر و مقاومت مي کرديد و رنج و سختي را در راه خدا به جان مي خريديد، امور
الهي در دست شما قرار مي گرفت و منشأ و مرجع آنها شما بوديد. ولي شما ستمکاران
را بر مقام خود مسلط کرديد و امور الهي را به دست آنها سپرديد، در حالي که آنان
به شبهات عمل مي کنند و شهوتراني را پيشه خود قرار داده اند. و آنچه موجب قدرت
ستمکاران در اين امور شده ، فرار شما از مرگ و دلخوشي به اين زندگي ناپايدار
است ...
تحف العقول ، ص (238 )
12.خداوندا، تو آگاهي که آنچه انجام داديم ، نه براي رقابت در کسب جاه و مقام بود و
نه براي چيزهاي پوچ و بيهوده دنيا، بلکه براي اين بود که نشانه هاي راه دينت را
ارائه دهيم و (مفاسد را) در شهرهاي تو اصلاح کنيم تا بندگان مظلوم تو در امنيت و
آسايش باشند و به احکام تو عمل کنند.
تحف العقول ، ص (239 )
13.به درستي که من بيهوده ، گردنکش ، ستمگر و ظالم حرکت نکردم ، بلکه براي اصلاح در
امت جدم محمد (ص ) حرکت کردم و مي خواهم امر به معروف و نهي از منکر کنم و به
روش جدم محمد (ص ) و پدرم علي بن ابي طالب (ع ) رفتار کنم .
بحار الانوار، ج ,44 ص (329 )
14.اگر دنيا باارزش شمرده شود، منزل آخرت و دار ثواب الهي باارزشتر و والاتر است .
و اگر بدن و جسم انسانها براي مرگ آفريده شده ، به خدا سوگند کشته شدن انسان با
شمشير (شهادت ) بهتر است .
و اگر رزق و روزي موجودات تقسيم شده و مقدر گرديده ، زيباتر و نيکوتر آن است که
انسان در طلب رزق و روزي کمتر حرص داشته باشد.
اگر جمع کردن اموال براي ترک کردن آن است ، چرا انسان آزاده نسبت به اين چيزي
که ترک کردني است بخل بورزد.
بحارالانوار، ج ,44 ص (374 )
15.واي بر شما اي پيروان آل ابي سفيان ، اگر ديني نداريد و از معاد و روز قيامت
نمي ترسيد، پس لااقل در دنيا آزاده و جوانمرد باشيد.
بحار الانوار، ج ,45 ص (51 )
16.عده اي از روي طمع عبادت خدا مي کنند، اين عبادت سوداگران است ، و جمعي از ترس
بندگي خدا مي کنند، اين عبادت بردگان است ، و برخي به انگيزه شکر خدا را عبادت
مي کنند، اين عبادت آزادمردان و بهترين عبادتهاست .
بحار الانوار، ج ,78 ص (117 )
17.آگاه باشيد که يکي از نعمتهاي الهي بر شما حاجات و نيازهاي مردم به شما است ،
پس از اين نعمتها بيزار نشويد که برمي گردند و به جاي ديگر مي روند.
بحار الانوار، ج ,78 ص (121 )
18.اي مردم ، عبرت بگيريد از آن نکوهشهايي که خداوند به منظور پند و اندرز دوستانش
از علماي يهود کرده است ، آن جا که مي فرمايد: "چرا روحانيون و علماي آنها (يهود)
را از سخنان گناه آلود جلوگيري نکردند؟" و فرموده : "آن گروه از بني اسرائيل که کافر
شدند، (به زبان داوود و عيسي بن مريم ) لعنت شدند"، تا آن جا که مي فرمايد: "چه
کارهاي ناپسندي که انجام مي دادند". بدين جهت خدا بر آنان عيب گرفت که از
ستمگراني که در برابرشان بودند، فساد و اعمال ناروا مي ديدند و آنان را منع
نمي کردند، چون به آنچه از ستمگران به آنان داده مي شد، چشم طمع داشتند و از عواقب
اعتراضها بيم داشتند، با اين که خداوند فرموده : "از مردم نترسيد، از من بترسيد"،
و نيز فرموده : "مردان و زنان مؤمن دوست يکديگرند، به نيکي امر و از بدي نهي
مي کنند".
تحف العقول ، ص (237 )
19.کسي که براي جلب رضايت و خوشنودي مردم ، موجب خشم و غضب خداوند شود، خداوند او
را به مردم وامي گذارد.
بحار الانوار، ج ,78 ص (126 )
20.بترس از ستم کردن بر کسي که به جز خدا ياوري ندارد.
بحار الانوار، ج ,78 ص (118 )
21.کسي که تو را دوست دارد، از تو انتقاد مي کند و کسي که با تو دشمني دارد، از تو
تعريف و تمجيد مي کند.
بحار الانوار، ج ,78 ص (128 )
22 .عقل کامل نمي شود مگر با پيروي از حق .
بحار الانوار، ج ,78 ص (127 )
23.همنشيني با فاسقان انسان را در معرض اتهام قرار مي دهد.
بحار الانوار، ج ,78 ص (122 )
24.گريه از روي ترس از خدا، موجب رهايي از آتش است .
مستدرک الوسايل ، ج ,11 ص (245 )
25.مردي نزد امام حسين (ع ) آمد و گفت : "من مردي گناهکارم و از معصيت پرهيز نمي کنم ،
مرا پند و اندرز بده ". امام حسين (ع ) فرمودند: "پنج کار انجام بده و هر چه
مي خواهي گناه کن . اول : روزي خدا را نخور و هر چه مي خواهي گناه کن . دوم : از ولايت
و حکومت خدا خارج شو و هر چه مي خواهي گناه کن . سوم : جايي را پيدا کن که خدا تو
را نبيند و هر چه مي خواهي گناه کن . چهارم : وقتي عزرائيل براي گرفتن جان تو مي آيد،
او را از خود دور کن و هر چه مي خواهي گناه کن . پنجم : وقتي مأمور و مالک جهنم
مي خواهد تو را در آتش بيندازد، در آتش نرو و هر چه مي خواهي گناه کن .
بحار الانوار، ج ,78 ص (126 )
26.از کاري که بايد از آن پوزش خواست حذر کن که مؤمن بدي نمي کند و عذر نمي خواهد و
منافق هر روز بدي مي کند و معذرت مي خواهد.
تحف العقول ، ص (248 )
27.عجله کردن ، کم خردي است .
بحار الانوار، ج ,78 ص (122 )
28.به هيچ کس تا سلام نکرده اجازه ندهيد.
بحار الانوار، ج ,78 ص (117 )
29.يکي از نشانه هاي جهل و ناداني ، نزاع و جدال با غير اهل فکر است .
بحار الانوار، ج ,78 ص (119 )
30.از نشانه هاي عالم ، نقد سخن و انديشه خود و آگاهي از نظرات مختلف است .
بحار الانوار، ج ,78 ص (119 )
31.از امام حسين (ع ) پرسيدند: يا ابن رسول الله روزگار را چگونه مي گذراني ؟ فرمودند:
روزگار را در حالتي مي گذرانم که پرودگار بزرگ ناظر بر اعمال من است و آتش
جهنم را در پيش روي خود مشاهده مي کنم . مرگ در تعقيب من است و از گير حساب
بازپسين رهايي ندارم و در گرو اعمال خويشتن مي باشم . آنچه دلم بخواهد، نمي شود و
قدرت دفع مکروهي از خويشتن ندارم . کارها در دست ديگري است ، اگر اراده کند
عذابم فرمايد و اگر بخواهد، مورد عفوم قرار مي دهد. بنابر اين کدام مسکين است که
از من درمانده تر باشد؟
بحار الانوار، ج ,78 ص (116 )
32.کسي که بخشش کند، آقا و بزرگوار مي شود و کسي که بخل بورزد، خوار و پست مي شود.
بحار الانوار، ج ,78 ص (121 )
33.بخشنده ترين مردم کسي است که به کسي بخشش کند که انتظار آن را ندارد.
بحار الانوار، ج ,78 ص (121 )
34.کسي که گرفتاري و اندوه مؤمني را برطرف کند و او را آسوده کند، خداوند گرفتاري
و اندوه دنيا و آخرت را از او رفع مي کند.
بحار الانوار، ج ,78 ص (122 )
35.وقتي شنيدي که کسي به عزت و آبروي مردم تعرض مي کند، سعي کن که تو را نشناسد.
بلاغة الحسين ، ص (284 )
36.حوائج خود را از کسي درخواست نکن ، مگر از فرد متدين يا جوانمرد يا شريف و
نجيب .
بحار الانوار، ج ,78 ص (118 )
37.مانند کسي عمل کن که به مجازات در مقابل گناه و پاداش در مقابل نيکي اعتقاد
دارد.
بحار الانوار، ج ,78 ص (127 )
38سلام کردن هفتاد حسنه و پاداش دارد که 69 حسنه براي کسي است که سلام مي کند و يک
حسنه براي کسي است که جواب سلام را مي دهد.
بحار الانوار، ج ,78 ص (120 )
39.اگر حوادث سه گانه فقر، مرض ، مرگ نمي بود، بني آدم در برابر هيچ چيز سر فرود
نمي آورد.
نزهة الناظر و تنبيه الخاطر، ص (80 )
40.بهاي شما چيزي جز بهشت نيست ، پس خود را به غير آن مفروشيد، زيرا هر کس به
دنيا راضي گردد ( هدفش فقط رسيدن به دنيا باشد ) به چيزي پست راضي شده است .
بلاغة الحسين (ع )، ص (308 )
41.شکر نعمتهاي گذشته موجب مي شود که خداي متعال نعمتهاي تازه اي به انسان لطف کند.
نزهة الناظر و تنبيه الخاطر، ص (80 )
42.امين مپندار مگر آن کس را که از خدا بترسد.
بلاغة الحسين (ع )، ص (292 )
43.از حضرت پرسيدند فضيلت چيست ؟ فرمودند: "مالک زبان بودن و بذل نيکي ".
بلاغة الحسين (ع )، (332 )
44.اي مردم ، در صفات عالي و پسنديده با يکديگر رقابت کنيد و در به دست آوردن
فرصتهاي نيک سرعت نماييد، آن عمل خيري را که در انجامش سرعت نداشته ايد، کاري
شايسته نشماريد، با در آغوش گرفتن شاهد پيروزي سپاس و ستايش ديگران را به دست
آوريد با سستي در کارهاي نيک و با تنبلي خويشتن را مورد ملامت قرار ندهيد.
بحار الانوار، ج ,78 ص (121 )
45.اين را دانسته باشيد عاليترين نعمتهايي که خداوند به شما داده است ، احتياجهايي است که
مردم به شما دارند، مراقب باشيد که با بي اعتنايي به نيازمندان ، اين نعمتها را رد نکنيد که
تبديل به نقمت و بلا خواهد شد. بدانيد که کار نيک علاوه بر آن که موجب ستايشگري
مردم است ، به دنبال آن هم پاداش الهي در کار است . اگر ممکن بود که (کار نيک )
را به صورت انساني ببينيد، او را شخصي خوش رو، بسيار زيبا مشاهده مي کرديد، که
هر بيننده اي از ديدارش لذت مي برد، و چنانچه مي شد (کار زشت ) را به صورت انسان
ببينيد، شخصي زشت و بدقيافه به چشم شما مي آمد که دلها از آن نفرت مي گشت و
چشمها از ديدار روي نحسش فرو بسته مي شد.
بحار الانوار، ج ,78 ص (121 )
46.جوانمردترين افراد کسي است که با داشتن قدرت و دست يافتن بر دشمن خويشتن ، از
او درگذرد.
بحار الانوار، ج ,78 ص (121 )
47.آن کس در صله رحم بهتر است که نسبت به خويشاونداني که با او قطع رابطه
کرده اند، دلجويي و صله رحم نمايد.
بحار الانوار، ج ,78 ص (121 )
48.اين را بدانيد هر کس بار غمي از دوش مسلماني بردارد، خداوند اندوه دنيا و آخرت
را از او دور خواهد ساخت ، و هر کس به ديگران نيکي کند، خداوند به او نيکي خواهد
فرمود، زيرا که خدا افراد نيکوکار را دوست مي دارد.
بحار الانوار، ج ,78 ص (122 )
49.بردباري زينت انسان است ، وفاي به وعده ها و عهدها نشانه جوانمردي است ،
پيوند با ديگران نعمت است .
بحار الانوار، ج ,78 ص (122 )
50.تکبر نوعي خودستايي و خودخواهي بيجاست ، و شتابزدگي در کارها نوعي ابلهي است ،
و ابلهي نشانه ضعف روحي است ، و زياده روي در هر چيز موجب هلاکت است .
بحار الانوار، ج ,78 ص (122 )
51.آگاه باشيد، جنگ فتنه اي است که ناملايمات آن انسان را به ترس وامي دارد و طعم آن بيش
از حد سخت و بد است که جرعه جرعه نوشانيده مي شود. مرد ميدان و قهرمان کارزار کسي است
که آماده پيکار گردد و با تدارک افراد و ساز و برگ لازم پيش از جنگ از زخم شمشير
دشمن نهراسد، و هر کس در جنگ پيش از رسيدن فرصت و تدارک ساز و برگ و بصيرت
در کار، به ميدان شتافت ، سزد که به قوم و کسان خويش سودي نرسانده باشد، هر چند در دام
هلاکت افتد.
بحار الانوار، ج ,32 ص (405 )
52.شما را به تقوا و خويشتن داري سفارش مي کنم و شما را از روزهاي خدا (روز قيامت و
مرگ و...) مي ترسانم و شما را اندرز مي دهم . فکر کنيد به آن هنگام که مرگ با آن
قيافه هول انگيز و آمدن نامطلوب و طعم ناگوارش ، در روح شما چنگ انداخته و ميان
شما و عمل فاصله گشته است ، باز هم در طول عمر به فکر تن پروري باشيد. مي بينم
شما را که مصيبت مرگ ناگهان گريبانگيرتان شده است و شما را از روي زمين به
اندرون مي کشاند و از بلندي زمين به پستي آن مي نشاند و از انس و الفت زمين به
سوي وحشت قبر منتقل مي سازد و از روشنايي و صفاي زمين به درون تاريکي و ظلمت قبر
مي برد و از صحنه پهناور آن به تنگناي گور مي کشاند، به آن زنداني که نزديکترين
بستگان هم ملاقات ندارند، به جايي که بيمارش عيادت ندارد و به هيچ ناله و
فريادي پاسخ نمي دهند. خداوند ما و شما را بر مشکلات اين روز پيروز سازد، و ما و
شما را از مجازات آن روز نجات بخشد، و ما و شما را مستوجب پاداش عظيم قرار
دهد.
بحار الانوار، ج ,78 ص (120 )
53.به شما سفارش مي کنم که تقوا را پيشه خود سازيد، زيرا خداوند ضامن شده است که
افراد باتقوا را از آنچه که مکروه ايشان است ، به آنچه که خوشايندشان است ،
رهنمون شود و "او را از آن جا که فکر نمي کند، روزي دهد".
بحار الانوار، ج ,78 ص (121 )
54.مبادا از کساني باشي که از گناهکاري مردم بر آنان مي ترسد، اما خويشتن از مکافات
عمل خود غافل است ، زيرا خداوند بزرگ از بخشيدن بهشت فريب نخواهد خورد و به اراده خداوند، جز
با فرمان برداريش نمي توان به پاداشهايي که وعده داده است رسيد.
بحار الانوار، ج ,78 ص (121 )
55.اي فرزند آدم ، دمي بينديش و با خويشتن بگو که پادشاهان جهان و جهانمداران
کجايند؟ آنان که خرابيهاي جهان را آباد مي کردند و جويهاي آب حفر مي نمودند و
درختان آن را مي کاشتند و شهرهاي آن را آباد مي ساختند، به کجا رفتند؟ صاحبان ثروت
از ثروت و همه چيز خود با بي ميلي جدا گشتند و ديگران وارث آن گرديدند، ما نيز
به زودي به آنان خواهيم پيوست .
ارشاد القلوب ، ج 1، ص (29 )
56.اي فرزند آدم ، به ياد آور بستر مرگ و خوابگاه قبر خويشتن را، ياد آور هنگامي را
که در پيشگاه عدالت الهي اعضا و جوارحت به زيانت گواهي خواهند داد، روزي را
به ياد آور که قدمها در آن روز مي لرزد و دلها در تنگناي سينه فشرده مي شود، روزي
که عده اي در آن روسفيد گردند و رازها از پرده برون افتد و ميزان عدالت الهي
براي سنجش نيک و بد به کار افتد.
ارشاد القلوب ، ج 1، ص (29 )
57.اي فرزند آدم ، به ياد آور مردن پدران و فرزندانت را، کجا بودند و اکنون رهسپار
چه جايي شده اند؟ مي بينم که تو نيز به همين زودي به آنان خواهي پيوست و باعث
عبرت ديگران خواهي گشت .
ارشاد القلوب ، ج 1، ص (29 )
58.ما حزب پيروز خداونديم ، ما عترت پيامبر خدا و نزديکان آن حضرتيم ، ما اهل بيت
پاک پيامبريم ، ما يکي از دو وزنه بزرگ هستيم که پيامبر خدا ما را دومين کتاب
خدا قرار داده است ، همان کتابي که در آن تفصيل هر چيز موجود است و باطل در آن
راه ندارد، همان قرآني که در تفسيرش به ما اعتماد شده است و ما در تفسير و
تأويلش درمانده نخواهيم شد، بلکه در تفسير از حقايق قرآن پيروي مي کنيم . اي مردم ،
از ما فرمان بريد، زيرا که اطاعت ما بر شما فرض است ، چون اطاعت ما مقرون به
طاعت خدا و رسول است .
بحار الانوار، ج ,44 ص (205 )
59.شخصي گفت : اي پسر پيامبر خدا (ص )، پدر و مادرم به فدايت ، شناسايي خداوند
چيست ؟ حضرت فرمود: شناسايي خدا به اين است که مردم هر عصري امام واجب
الاطاعه خود را بشناسند.
بحار الانوار، ج 5، ص (312 )
60.اجراي اوامر الهي و احکام اسلام تنها بايستي به دست ما علماي رباني که بر حلال و
حرامش امين گشته ايم سپرده شود.
بحار الانوار، ج ,97 ص (80 )
61.پروردگارا، تو مي داني که ما به خاطر هوس سلطنت يا به منظور تصفيه حسابهاي شخصي ،
عليه حکومت بني اميه قيام نکرده ايم ، بلکه بدان جهت قيام کرده ايم که مظاهر دينت
را به مردم نشان دهيم و در سرزمينت اصلاحي کرده باشيم ، تا در پناه دين ، بندگان
ستمديده ات بيارامند و به فرايض و سنن و احکامت عمل شود. اي مردم ، بدانيد
که اگر شماها ما را ياري نکنيد و درباره ما انصاف ندهيد، ستمگران بر سرتان مسلط
خواهند شد و در خاموش کردن نور پيامبرتان خواهند کوشيد. خداوند براي ما پشتيبان
محکمي است ، بر او تکيه مي کنيم و به درگاهش زاري مي نماييم ، و بازگشت ما به سوي
اوست .
بحار الانوار، ج ,97 ص (80 )
62.سپاس به درگاه خداوندي که آنچه خواهد، انجام گيرد و نيرويي نيست مگر آن که
قائم به ذات احديت اوست . همان گونه که گردنبند به گردن دختران جوان افتاده
است ، مرگ نيز گريبانگير فرزندان آدم است . آن چنان که يعقوب شوق ديدار يوسف
داشت ، من نيز به شدت اشتياق ديدار پدران و گذشتگانم دارم . دست تقدير الهي
براي من قتلگاهي برگزيده است که بايد به ديدار آن بشتابم . مي بينم که به همين
زوديها گرگهاي گرسنه "نواويس " و "کربلا" مرا در محاصره انداخته ، بند بند اعضاي
بدنم را از هم جدا مي کنند و عطش دروني خود را با کشتن من فرومي نشانند. از چنين
روزي که قلم تقدير بر آن گذشته است ، تدبير و راه فراري نيست . ما اهل بيت به
آنچه خداوند راضي باشد، رضايت داريم . بر اين بلا که براي ما خواسته است ، صبر
مي نماييم ، البته او نيز پاداش صابران به ما عطا خواهد فرمود. ما پاره هاي تن
پيامبريم و پاره تن پيامبر از او جدا نمي شود. ما در بهشت ، دور و بر پيامبر گرد
خواهيم آمد و با رفتن ما چشم پيامبر روشن شده ، وعده هايي که داده شده است ، عملي
مي گردد. اينک در ميان جمع ما هر کس جان در کف آماده شهادت است و خود را
براي مرگ و ملاقات الهي مهيا ساخته ، به همراه ما کوچ کند که فردا صبح به ياري
خدا من حرکت مي کنم .
بحار الانوار، ج ,44 ص (366)
63.مردم ، بدانيد که دنيا خانه اي است فنا شدني و زوال پذير.
ناسخ التواريخ ، ج 6، جزء 2، ص (243 )
64.من که ياراني باوفاتر و نيکوتر از ياران خود سراغ ندارم ، و نيز از اهل بيت خود
خانداني بهتر و مهربانتر نمي شناسم ، به پاس نيکيهايي که در حق من داريد، خداوند
به شماها بهترين پاداش عطا فرمايد.
بحار الانوار، ج ,44 ص (392 )
65.خداوند رتبه ها و منزلهاي عالي را به خاطر صبري که بندگان در مقابل تحمل
ناملايمات به خرج دهند، به آنان عنايت مي فرمايد.
بحار الانوار، ج ,45 ص (90 )
66.تلخ و شيرين دنيا همه اش خواب و خيالي بيش نيست ، و جاي بيداري و
هوشياري ، جهان ديگر است و کسي رستگار خواهد بود که در آن جهان رستگاري يابد و
بيچاره آن کس که در آن سرا شقاوت يابد.
بحار الانوار، ج ,45 ص (91 )
67.سپاس خداوندي را که دنيا را آفريد و آن را خانه اي فاني و زوال پذير قرار داد،
خانه اي که هميشه رنگ به رنگ شده ، دستخوش حوادث و تغيير و تحول است و
ساکنانش را از حالتي به حالتي سير مي دهد. بيچاره آن کس که فريب زرق و برق
اين دنيا را بخورد و بدبخت کسي که دل به زندگي زوال پذيرش ببندد.
بحار الانوار، ج ,45 ص( 5)
68.نه ، به خدا سوگند همچون افراد خوار و ذليل دست به اين مردم نخواهم داد و همانند
بردگان براي آنان با بيعتم اقرار به بردگي نخواهم نمود. اي بندگان خدا، پناه
مي برم به پروردگارمان خدا از اين که مي خواهيد مرا هدف تير و نيزه هاي خود قرار
دهيد. از دست سرکشان عاصي که به روز قيامت ايمان ندارند به خداوند پناه مي برم .
بحار الانوار، ج ,45 ص( 7)
69.اي بزرگ زادگان ! صبر و بردباري به خرج دهيد که مرگ جز يک پل نيست که شما را از
سختي و رنج عبور داده ، به بهشت پهناور و نعمتهاي هميشگي آن مي رساند، کيست که
نخواهد از زنداني به قصري انتقال يابد. و براي دشمنان شما درست به عکس است که
مرگ براي آنان مثل آن است که از کاخي به زندان و شکنجه انتقال پيدا کنند. پدرم
از پيامبر خدا (ص ) براي من نقل نموده است که مي فرمودند: "دنيا براي مؤمن همانند
زندان و براي کافر همانند بهشت است ". مرگ پلي است که عده اي را عبور داده ، به
بهشتشان مي رساند و جمعي را عبور داده ، به جهنمشان مي رساند. آري ، نه دروغ شنيده ام
و نه دروغ مي گويم .
بحار الانوار، ج ,44 ص (297 )
70.به شما هشدار مي دهم اين يزيد حرام زاده پسر زنازاده مرا در سر دوراهي قرار داده
است : يا شمشيرکشي يا ذلت بيعت با او. اما داشته باشيد که ذلت از ساحت قدس ما به
دور است . خدا و رسول خدا و مؤمنان و آن دامنهاي پاکي که ما را پرورده و آن
دودمان شريف و آن ذلت ناپذيران عزتمند و آن نفسهاي با عزت نياکان ما قبول
ندارند که ما پيروي و فرمانبرداري از اين افراد پست را بر مرگ با عزت ترجيح
دهيم .
بحار الانوار، ج ,45 ص (83 )
71.هر کس که رضايت الهي را با غضب مردم بخرد، خداوند او را از مردم بي نياز .
سازد، و هر کس رضايت مردم را با غضب الهي بخرد، خداوند او را نيازمند مردم
سازد، والسلام .
بحار الانوار، ج ,78 ص (126 )
72.بهترين ثروت آن است که انسان به وسيله آن آبروي خود را حفظ نمايد.
بحار الانوار، ج ,44 ص (195 )
73.گواهي مي دهم که من از راه تکبر و خودخواهي و يا به قصد فساد و ستمگري بر ضد
حکومت بني اميه قيام نکرده ام . خروج و قيام من تنها براي اصلاح طلبي در امت جدم
است . اراده امر بمعروف و نهي از منکر دارم و مي خواهم به روش جدم و پدرم علي
بن ابيطالب (ع ) رفتار کنم . هر کس از راه حق و حقيقت مرا پذيرفت ، طرف حسابش
حق متعال است ، و هر کس که قيام مرا مردود دانست ، من در راه هدف خود ثابت
قدم و شکيبا هستم ، تا اين که خداوند ميان من و اين ملت به حق و حقيقت قضاوت
فرمايد، که او بهترين قاضيان است .
بحار الانوار، ج ,44 ص (329 )
74.اما بعد چنان تصور مي کنم که اصلا دنيايي به وجود نيامده و آخرت سرايي است
بي زوال و جاويد.
بحار الانوار، ج ,45 ص (87 )
75.به خدا سوگند که احدي امام و رهبر جامعه نيست مگر آنکه از روي کتاب خدا
حکومت کند، عدالت را برپا داشته ، پايبند دين حق بوده و خودش را براي خدا به
اينها پايبند مي داند، والسلام .
بحار الانوار، ج ,44 ص (334 )
76.هر کس حق بندگي خدا را به جاي آورد، خداوند بيش از آنچه آرزو داشته و بيش از
حد کفايتش به او عطا خواهد فرمود.
بحار الانوار، ج ,71 ص (184 )
77.همنشيني با سفلگان و افراد پست ناپسند است و همدمي گناهکاران موجب بدبيني
مردم و از دست دادن اعتماد و اعتبار است .
بحار الانوار، ج ,78 ص (122 )
78.هر کس نزد ما آيد، حداقل يکي از اين چهار خصلت را خواهد يافت : برهاني متين
مي شنود، از قضاوتي عادلانه برخوردار مي گردد، با برادري سودمند و پرفايده روبرو
خواهد شد و ثواب همنشيني با علما هم خواهد برد.
بحار الانوار، ج ,44 ص (195 )
79.به مردي که نزد حضرتش غيبت ديگري را مي کرد، فرمود: "اي مرد، دست از غيبت
بردار، زيرا غيبت خوراک ( نان خورش ) سگان جهنم است ".
بحارالانوار، ج ,78 ص (117 )
80.استدارج و غافلگير ساختن خداوند بندگانش را، بدين طريق است که نعمتهاي خود را
پي در پي بر او فرو ريزد و نعمت سپاسگزاري را از او سلب نمايد.
بحار الانوار، ج ,78 ص (117 )
81.بخيل آن که در سلام کردن بخل ورزد.
بحار الانوار، ج ,78 ص (120 )
82.حضرت به فرزندش علي فرمودند: فرزندم بترس از ستم
نمودن به کسي که به غير از خدا در مقابل تو ياوري ندارد.
بحار الانوار، ج ,78 ص (118 )
83.مردي از انصار خدمت حضرتش آمد که چيزي از او درخواست نمايد. حضرت به او
فرمود: "اي برادر انصار، خويشتن را از ذلت درخواست حفظ کن و احتياج خود را در
رقعه اي از کاغذ بنويس که انشاء الله چيزي از ما دريافت خواهي نمود که شاد شوي ".
سپس مرد انصار براي حضرت نوشت : "يا اباعبدالله ، فلان شخص پانصد دينار از من
طلب دارد که بر من اصرار بسيار مي ورزد، با او صحبت بفرماييد که تا چيزي دستم
مي آيد به من مهلت دهد". همين که جضرت رقعه او را خواند، وارد منزل شد و کيسه اي
بيرون آورد که مبلغ يک هزار دينار در آن بود، حضرت به او فرمود از پانصد دينار
آن بدهي ات را بپرداز و با پانصد دينار باقي مانده ، امور زندگيت را رو به راه
کن ، و هيچ گاه انتظار رفع نيازمندي نداشته باش مگر از سه کس : مردي با ايمان و
متدين ، يا شخصي جوانمرد، يا مردي شريف و داراي اصل و نسب . اما مرد با دين و
ايمان از ترس دينش تو را نااميد نمي سازد. اما شخص جوانمرد، او نيز از جوانمردي
خود حيا مي کند که تو را رد نمايد. و اما افراد اصيل و نجيب مي دانند که تو براي
برآمدن نيازت آبروي خويش را در گرو احسان او گذاشته اي ، نجابت او نمي گذارد که
دست خالي برگردي و روي تو را به زمين نخواهد انداخت ".
بحار الانوار، ج ,78 ص (118 )
84.از نشانه هاي قبولي بنده در پيشگاه خداوندي آن است که همنشيني خردمندان گزيند و
از نشانه هاي جهل و ناداني ، گلاويز شدن با برادران ديني است و از نشانه هاي عالم
آن است که گفتار خود را خوب بسنجد و بررسي نمايد و از حقايق علوم و فنون نظري
آگاه باشد.
بحار الانوار، ج ,78 ص (119 )
85.حذر کن از مواردي که بايد عذرخواهي کني ، زيرا مؤمن نه کار زشتي انجام مي دهد و نه
به عذرخواهي مي پردازد، اما منافق همه روزه بدي مي کند، و به عذرخواهي مي پردازد.
بحار الانوار، ج ,78 ص (120 )
86.کسي که از تو حاجتي خواسته است ، آبروي خود را با درخواست از تو ريخته است ، تو
ديگر با رد کردن او، آبروي خود را نريز.
بحار الانوار، ج ,44 ص (196 )
87.هر کس ما را براي خدا دوست بدارد، روز قيامت ما و او همراه يکديگر اين طور بر
پيامبران وارد خواهيم شد، و انگشتان خود را جفت کرده ، اشاره فرمود و هر کس که
براي دنيا ما را دوست داشته باشد، تنها در اين دنيا است که خوب و بد با هم
مي باشند.
بحار الانوار، ج ,27 ص (84 )
88.کسي که در امري نظر ندارد، و راه و چاره کار را نمي داند، کليد گشايش کارش مدارا
و نرمش است .
بحار الانوار، ج ,78 ص (128 )
89.شيعيان ايتام آل محمدند، هر کس يتيمي از ما را که در اثر غيبت و استتار ما
دستش از ما بريده است ، تحت کفالت خود گيرد و به ارشاد و هدايت او پردازد،
خداوند بزرگ درباره او خواهد فرمود: "اي بنده بزرگوار و فداکارم ، تو که درباره
مردم چنين گذشت و فداکاري مي نمايي ، من از تو بيشتر سزاوار کرم و گذشت مي باشم .
فرشتگانم ، در مقابل هر حرفي که تعليم نموده است ، در بهشت هزار هزار کاخ به ضميمه
نعمتهاي ديگري که شايسته اوست ، برايش مقرر داريد".
بحار الانوار، ج 2، ص( 4)
90.اگر شناختن و ارج نهادن به حقوق برادران ديني نمي بود، مردم در برابر تمامي
گناهانشان عقوبت مي شدند، ولي خداوند به پاس حق شناسي افرادي فرموده است : "هر
مصيبتي که به سرتان آيد، در اثر اعمال خودتان است و خداوند از بسياري از گناهان
شما در مي گذرد".
بحار الانوار، ج ,75 ص (415 )
91.مردي به حضرتش گفت : يا ابن رسول الله من شيعه شما هستم ! حضرت فرمود: .
اي مرد از خدا بترس و ادعا مکن چيزي را که خداوند تکذيب نمايد و بر ادعايت
گناهکارت شمارد. شيعيان ما کساني خواهند بود که قلبشان پاکيزه از غل و غش و
خيانت باشد، لکن تو مي تواني ادعا کني که از علاقه مندان و دوستداران ما هستي .
بحار الانوار، ج ,68 ص (156)
92.برادران چهارگونه هستند: برادري که هم در فکر توست و هم در فکر خويشتن ، برادري
که در دوستي با تو تنها در فکر توست ، برادري که هميشه در فکر زيان رساندن به تو
است ، برادري که نه در فکر سود خويشتن و نه در فکر سود تو است . از حضرتش تفسير
اين مطلب را خواستند. در پاسخ فرمودند: اما آن برادر که هم در فکر خويشتن و هم
در فکر تو است ، برادري است که در دوستيش با تو کاري مي کند که دوستي هميشه
برقرار باشد و رشته برادري بريده نشود، اين برادر هم به سود خود کار کرده ، هم به
سود تو کار مي کند، زيرا اگر برادري تمام و کمال باشد، هر دو طرف زندگي خوشي را
در کنار هم خواهند گذراند، ولي اگر برادري داراي تناقض باشد، هر دو از هم سرد
خواهند شد و برادري به هم مي خورد. اما آن برادري که تنها در فکر سود رساندن به
تو است ، اين شخص در دوستي تو از حالت طمع به حالت علاقه و محبت رسيده ، به
هنگامي که با تو از در دوستي وارد مي شود، طمع دنيايي نسبت به تو ندارد و نسبت
به تو از هيچ چيز خود دريغ نخواهد داشت . اما آن برادر که هميشه در فکر زيان
رساندن به تو است ، دشمني است که در لباس دوستي هميشه در کمين تو است تا در
فرصتي تو را هدف قرار دهد، و با زبردستي اغراض پليد خود را از تو پنهان
مي سازد، در ميان مردم به تو دروغها مي بندد و با نظر حسادت به تو مي نگرد، پس
لعنت خداي يکتا بر او باد. اما آن برادري که نه به حال خويشتن سودمند است و نه
به حال تو، کسي است که خداوند او را سر تا پا حماقت آفريده ، تا مي تواني از چنين
دوستان ابلهي فاصله بگير، زيرا اين گونه افراد هميشه در فکر برتري جويي بر تو
هستند و از راه حرص و بخل در طلب چيزهايي که تو داري مي باشند.
بحار الانوار، ج ,78 ص (119)
93.به شخصي فرمود: کدام دفاع در نظر تو بيشتر خوشايند است ؟ از يک طرف مردي
ستمگر مي خواهد مسکيني ناتوان را بکشد، از سويي ديگر شخصي ناصبي و دشمن ما اهل
بيت مي خواهد مؤمن ناتواني از شيعيان ما را گمراه کند. آيا به نظر تو نجات آن
مسکين از چنگال ستمگر قاتل بهتر است يا نجات مؤمن شيعه به وسيله بحث و استدلال از
دست آن ناصبي گمراه کننده ؟ سپس حضرت خود فرمودند: آري ، نجات دادن مؤمن ناتوان
از دست آن ناصبي و دشمن اهل بيت بهتر است ، زيرا خداوند بزرگ مي فرمايد هر کس
انساني را زنده کند، همانند آن است که تمامي مردم را زنده کرده است ، يعني هر
کس انساني را با ارشاد از کفر به سوي ايمان احيا نمايد، مانند آن است که تمام
مردم را احيا نموده است و از شمشير ستمگران رهايي داده است .
بحار الانوار، ج 2، ص( 9)
94.براي پادشاهان بدترين صفت آن است که از دشمن بترسد، بر ضعيفان سنگدل باشد و به
هنگام عطا بخل ورزد .
بحار الانوار، ج ,44 ص (189)
95.در کاري که از طاقتت برون است ، خويشتن را به زحمت نينداز .
اعيان الشيعه ، ج 1، ص (621)
96.در پي چيزي که بدان نمي رسي مرو .
اعيان الشيعه ، ج 1، ص (621)
97.همان اندازه که سود مي بري خرج کن .
اعيان الشيعه ، ج 1، ص (621)
98.بيش از کارکرد خود انتظار پاداش نداشته باش .
اعيان الشيعه ، ج 1، ص (621)
99.براي هيچ نعمتي به جز نعمت فرمانبرداري خدا شاد نشو .
اعيان الشيعه ، ج 1، ص (621)
100.هيچ امري را نپذير مگر آنکه خودت را شايسته آن بداني .
اعيان الشيعه ، ج 1، ص (621)
101.براي پادشاه دارويي را توصيف نکن ، زيرا اگر آن دارو به حالش سودمند باشد از تو
سپاسگزاري نخواهد کرد، اما اگر زياني از آن ببيند تو را متهم خواهد ساخت .
بحار الانوار، ج ,78 ص (127)
102.جمعي نزد آن حضرت از عذرخواهي عبدالله بن عمرو بن عاص از شرکت در جنگ صفين
ياد مي کردند که حضرت فرمود: چه بسا گناهاني که بهتر است از عذرخواهي نسبت به
آن .
بحار الانوار، ج ,78 ص (128)
103.ثروتي را که داري اگر به مصرف خودت نرساني ثروت مال تو نيست ، تو از آن ثروت
هستي ، بنابر اين به ثروت خودت امان مده و گرنه او به تو امان نخواهد داد
و پيش از آنکه ثروت ، تو را به مصرف خود برساند تو آن را به مصرف خويشتن
برسان .
بحار الانوار، ج ,78 ص (127)
104.هر کس عطاي تو را بپذيرد، در کرم و سخاوت ياريت نموده است .
بحار الانوار، ج ,78 ص (127)
105.راستگويي موجب سرافرازي است .
تاريخ يعقوبي ، ج نرم افزار گنجينه وب سايت پادشاه نرم افزار ها
WwW.P30HeX.Com
YasserDivar@Yahoo.com
ظهور
زمینه سازان ظهور
